چند وقت پيش براي ديدن يكي از دوستانم، به دفتر مركزي شركتي بين المللي در يكي از محلههاي شمال شهر تهران رفتم. وارد ساختمان مجللي شدم و با آسانسور به طبقه? چهارم رفتم؛ جايي كه هر چهار واحد موجود در آن طبقه را ادغام كرده و يك فضاي بسيار بزرگ ايجاد كرده بودند.
از جنس چوب به كار رفته براي مبلمان تا تزئينات فضاي اطراف، به ظاهر همه چيز در بهترين حالت خود بود. ولي چشمهاي كنجكاو من، به دنبال لايههاي زيرين اين ظاهر جذاب بودند!
ميز دوست من از پنجرههاي بزرگ سالن اصلي دور بود. به نظرم در مقايسه با فضاي بزرگ واحد، كنج تاريكي بود! از دوستم پرسيدم نور كم اذيتش نميكند؟ او به لامپ مهتابي بالاي سرش اشاره كرد و گفت قرار است مهتابي پُرنورتري تهيه كنند.
فصل زمستان بود و هوا كمي سرد. از دوستم پرسيدم اينجا چطوري گرم ميشود؟ به پكيجي اشاره كرد كه كمي آن طرفتر بود و گويا فقط هم همان طرف را گرم ميكرد!
در مدت نيمساعتي كه آنجا بودم، در عين حالي كه سعي ميكردم آداب مهمان بودن را رعايت كنم، مدام سوال ميكردم و هر بار هم چنين پاسخهايي ميشنيدم.
اما آخرين مشكلي كه ديدم، باعث شد ديگر حرفي براي گفتن نداشته باشم؛ از دوستم خواستم مرا به سرويش بهداشتي دفتر راهنمايي كند. بايد به خاطر شيوع كرونا دستم را ميشستم و دستكش نويي دست ميكردم. جايي را نشانم داد.
به سوي آن گوشه? سالن رفتم. با دو در روبهرو شدم، بدون هيچ نشانهاي. صاحب شركت آنقدر توجه داشته كه دو سرويس بهداشتي مجزا براي خانمها و آقايان در نظر بگيرد، ولي متأسفانه هيچ نشانهاي نبود كه كدام براي خانمهاست و كدام براي آقايان!
در راه برگشت به اين فكر ميكردم كه با اين همه هزينهاي كه براي آن دفتر بسيار بزرگ شده، و ظاهر مجللي دفتر، خبري از رعايت كردن استاندارد هاي طراحي داخلي دفتر كار نبود. گويا مدير آن مجموعه يا هيئت مديره? آن شركت يا ساير تصميمگيران از وظيفه? خود در اين زمينه آگاه نبودند.
آيا شما ميدانيد وظيفه? مديران در زمينه? استانداردهاي طراحي دفتر كار چيست؟